کد مطلب:326796 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:261

من یظهره الله
میرزا حسینعلی خود را من یظهره الله و بالنتیجه ظهور اعظم خواند. داستان من یظهره الله و ادعای مظهریت از دیر باز سابقه داشته است و همانگونه كه در تورات موسی از ظهور عیسی و در انجیل از حضرت ختمی مرتبت اشاراتی هست و بشارت به ظهور بعد داده شده، باب نیز به تقلید آنان، در كتب خود به ظهور دیگری بشارت می دهد و آن موعود را من یظهره الله می خواند. تنها میرزا حسینعلی نیست كه خود را در همین بدعت باب من یظهره الله خوانده است بلكه غیر او هشت نه نفر دیگر نیز این ادعا را عنوان كرده اند كه از جمله آنهاست سید هندی كه كور بود و به ادعای وصایت باب و من یظهره اللهی با میرزا یحیی مخالفت می كرد و دیگر سید اسد الله دیان از مؤمنین اولیه ی باب است كه در حبس ماكو نیز به دیدن او رفته و خود فرقه ای ایجاد كرده به نام دیانیه و این شخص متنفذ در میان بابیه در بغداد به تحریك میرزا حسینعلی كشته شده همچنین جمعی دیگر كه تعدادشان به هشت یا نه نفر می رسد مثل سید ببر كه از مریدان اولیه بوده است.خلاصه میرزا حسینعلی هم همین راه را پیموده و بالكل حقوق خدمت میرزا یحیی را فراموش كرد. نكته ی مهم اینجاست كه باب ظهور من یظهره الله را طبق كلمه ی غیاث یا مستغاث قرار داده و این تاریخ دوم دو هزار و یك سال
است. ولی بهاء الله!! بعد از 19 سال از زمان باب ظهور خود را اعلان كرد!! البته بهائیها برای توجیه این مطلب و تطبیق آن با 2001 حرفهائی می زنند كه این عدد را باید با فلان عدد جمع و به فلان عدد طرح كرد و چنین و چنان كرد كه حاصلش سال ادعای میرزا حسینعلی را نشان بدهد و پیداست كه این بلاها را بر سر هر عددی در بیاورند، بعد از همه سعی و حك و اصلاح، هر عدد دلخواهی را نشان خواهد داد. امر دیگر اینكه باب در كتاب بیان در باب خامس عشر از واحد خامس می گوید «فی ان ماء الذی انتم به تخلقون قد ظهره الله فی الكتاب» و در ترجمه ی آن می گوید «ثمره ی آن اینكه، كسی در حق آن نیراعظم، دون خطور طهارت نكند». مقصود این است كه خدا نطفه را پاك قرار داده كه وقتی من یظهره الله ظاهر می شود كسی حتی در پاكی نطفه ی او شك ننماید و پیداست كه مقصود از من یظهره الله شخصی موهومی است كه بعد از باب و در همان سال 2001 خیالی، متولد می شود. در صورتی كه میرزا حسینعلی دو سال قبل از باب به دنیا آمده بود. این دلیل را گویا اول بار حاجی میرزا هادی دولت آبادی رئیس ازلیان طهران اقامه كرده است. همچنین باب، تنبیه اطفال را در مكتب خانه قدغن كرده، تا مبادا من یظهره اللهش چوب بخورد. در حالی كه میرزا حسینعلی در آن هنگام 25 یا 26 سال داشته است. غرض این كه بین دو برادر سخت نزاع در گرفت و چون ما قصد داریم قسمتهائی از جوابیه ی عمه را نقل كنیم، دیگر به بیان موارد اختلاف احتیاجی نداریم. چه در آن مطالب جوابیه به این موارد تصریح شده.

اختفاء دائم صبح ازل باعث شد كه میرزا حسینعلی سر رشته ی كار
را از دست او خارج كند و سید محمد اصفهانی كه از بابیان اولیه بود، میرزا یحیی را از خواب بیدار كرد و خود مبلغ وی شد. ولی تقریبا كار از كار گذشته و میرزا حسینعلی كارها را قبضه كرده بود. جنگ بابیه و بهائیه و نامه پرانی های آنها بر ضد یكدیگر به باب عالی و ایجاد سرو صدا، در ناحیه ی مرزی ادرنه ی، موجب شد كه دولت عثمانی آنها را كه سخت به جان هم افتاده بودند از هم جدا كند و پس از پنج سال اقامت در ادرنه جل و پلاس آنان را به جای دیگر بریزد. فرمان سلطان روز پنجم ربیع الاخر 1285 صادر شد و متعاقب آن میرزا حسینعلی با 73 نفر از اتباعش را به عكا فرستادند و میرزا یحیی را با 37 نفر از ازلیان به جزیره ی قبرس.

این جا نكته ای است كه جمعی متوجه نشده و انتخاب عكا و قبرس را به ملاحظاتی، سیاسی دانسته اند. در صورتی كه در آن روزگار هم قبرس متعلق به دولت عثمانی بود، هم عكا و تنها بعد از جنگ بین المللی اول است كه این هر دو از دست عثمانی خارج شده و در تصرف و تحت حمایت انگلیس در آمده. دولت عثمانی برای جلوگیری از اقدامات سوء هر یك از این دو نفر چند جاسوس از دسته ی مخالف بر آنها گماشته بود. ولی میرزا حسینعلی با تحریك اطرافیان خود به قتل سید محمد اصفهانی و آقا جان بیك و میرزا رضا قلی كه از دسته ی ازل و مراقب حركات او بودند، خود را از دست آنان خلاص نمود و گو اینكه چهار ماه در زندان بود، ولی عاقبت با پرداخت رشوه از زندان بیرون آمد در حالی كه از دست مزاحمین خلاص شده بود.